﴿ وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ ﴾
شکر خدایی را که بهترین بنده نواز است
در وقت بی پناهی...
﴿ وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ ﴾
شکر خدایی را که بهترین بنده نواز است
در وقت بی پناهی...
خداوند آنچه به ما گذشت را جبران خواهد کرد، برای همین به او جبار میگویند.
*[این اسم هر گاه در مورد خداوند استعمال شود هم به معنای "بسیار چیره و غالب” هم به معنای "بسیار ترمیم کننده و جبران کننده دلهای شکسته است.]
اگر می دانستی در آن سوی سکوت چه اقتداری نهفته است برای همیشه گفتن را رها میکردی.
من استاد سخن گفتن در سکوتم. در تمام زندگی ام با سکوت سخن گفتم و سر تا سر تراژدی های زندگی را ساکت زیستهام.
عندما یطغى الحزن علیک، تأکد بأن الله هو من سیُنقذک ولیست أُغنیة أو حدیث شخص!
«وقتی غم و اَندوه تو را فرا میگیرد، به این اطمینان داشته باش که این خداست که تو را نجات میدهد نه آهنگ یا صحبت کردن با شخصِ خاصی!» 🌱
+ یا رب از هر چه دل به غیر تو بستم توبه ... اگر صد بار توبه شکستم توبه ....
گاهی یه حرفایی رو نمیشه زد، یه اشکایی رو نمیشه ریخت، مثل همونجا که ابتهاج میگه: « سالها ناگفته ماند این شرحِ درد سالها :) »
خدای مهربانم
میان تمامِ شکستگی هایم
تو را یافتم
که دلت میخواست مرا در آغوش بگیری...
« وَقَالَ اللَّهُ إِنِّی مَعَکُمْ. »
خدا میگه من طرف تو هستم!
حالا دیگه هر کی خواست بزار بره، هر کی خواست بزار بهت پشت کنه!
هر کی خواست تنهات بزاره؛ هرکی خواست باورت نکنه
ولی تو بدون خدا رو داری و همین برای همهی دنیات کافیه ...
«عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَم.»
خدا را از سست شدن ارادههای قوی، گشوده شدن گرههای دشوار و درهم شکسته شدن تصمیمها شناختم..
در قسمتی از کتاب
صد سال تنهایی نوشته بود:
در زندگیمان از یک جایی به بعد
به همه چیزو همه کس بی اعتنا میشویم
دیگر نه از کسی میرنجیم،
و نه به عشق کسی دل میبندیم...
+ و چ زیباست حس رهایی !!!